راه حل هاي عملي براي كاهش اضطراب امتحان
توصیههایی مهم برای امتحان
برای مشاهده جدول تناوبا متحرک کامل لینک زیر را فشار دهید
http://www.ptable.com/?lang=fahttp://www.ptable.com/?lang=fa
1-تامسون : در سال 1909 نسبت بار به جرم الکترون را اندازه گرفت. او با مساوي قرار دادن انحراف پرتو کاتدي در ميدان مغناطيسي و ميدان الکتريکي اين کار را انجام داد.
در شکل بالا :
a : نشان دهنده عبور پرتو کاتدی از یک میدان الکتریکی است.(انحراف به سمت قطب مثبت)
b : نشان دهنده عبور پرتو کاتدی از یک میدان مغناطیسی است.(انحراف به سمت قطب شمال یا N)
c : نشان دهنده عبور پرتو کاتدی از یک میدان الکتریکی و یک میدان مغناطیسی است.
2-رابرت میلیکان :
به کمک آزمايش قطره روغن، مقدار بار الکتريکي و جرم الکترون را اندازه گرفت. بدين ترتيب مقدار بار الکترون 1.6x10-19C- و جرم آن 1.6724x10-31 g بدست آمد.
انسان از زمانهاي دور با پديده هايي مشابه آنچه شما ديديد آشنا بوده است. بررسي اين پديده ها براي درك علت آنها باعث پيشرفت دانش و فناوري بسيار گسترده اي در اين زمينه شده است.
به اين مبحث از دانش، الكتريسيته گفته مي شود. واژه الكتريسيته از نام يوناني «الكترون» به معناي«كهربا» گرفته شده است.
براي بررسي الكتريسيته، ابتدا بايد با كميتي به نام «بار الكتريكي» آشنا شويم.
وقتي ميله اي پلاستيكي را با پارچه پشمي مالش مي دهيم، به علت مالش ميله به پارچه، در ميله تغييري ايجاد مي شود و ميله خاصيت جديدي را پيدا مي كند. از اين رو تكه هاي كوچك كاغذ را جذب مي كند. در اين صورت مي گوييم ميله داراي بار الكتريكي شده است. در واقع مالش سبب ايجاد بار الكتريكي در اجسام مي شود.
نيرويي كه اجسام داراي بار به يكديگر وارد مي كنند، نيروي الكتريكي مي ناميم.
بررسي و تحليل مشاهدات بالا دو واقعيت مهم را نشان مي دهد.
الف) نيروي الكتريكي موجود بين جسم هايي كه داراي بارالكتريكي هستند، گاهي ربايشي و گاهي رانشي است.
ب) دو نوع بار الكتريكي وجود دارد.
فرانكلين فيزيكدان آمريكايي براي تشخيص بارهاي الكتريكي از يكديگر آن ها را نامگذاري كرد:
او بار الكتريكي روي لاستيك و بادكنك (يا بارهاي مشابه) را بار الكتريكي منفي و بار الكتريكي روي شيشه، پارچه پشمي و (بارهاي مشابه آن) را بار الكتريكي مثبت ناميد.
دو قاعده ي اساسي الكتريسيته درباره نيروهايي كه دو جسم باردار به يكديگر وارد مي كنند.
1- دو جسم كه بار الكتريكي همنام دارند(هر دو منفي، يا هردو مثبت) بر يكديگر نيروي رانشي وارد مي كنند.
2- دو جسم كه بار الكتريكي غير همنام (يكي منفي و ديگري مثبت) دارند، بر يك ديگر نيروي ربايشي وارد مي كنند.
مي دانيم كه همه مواد از اتم ساخته شده اند، هر اتم از تعدادي پروتون (p) و نوترون (n) كه هسته ي آن را مي سازند و تعدادي الكترون (e) كه به دور هسته در حال چرخش هستند، ساخته شده است.
بار الكتريكي مثبت به پروتون ها و بار الكتريكي منفي به الكترون ها و بار صفر به نوترون ها نسبت داده مي شود.
مقدار بار الكتريكي پروتون و الكترون يكسان است. بار الكتريكي الكترون و پروتون كه كوچكترين بارالكتريكي به شمار مي آيد بار پايه ناميده مي شود و با نماد e نمايش داده مي شود.
يكاي اندازه گيري بارالكتريكي كولن (c) نام دارد و مقدار آن برابر است با:
e = ۱/۶ x ۱۰-۱۹ C
بار الكترون با e- و بار پروتون با e+ نشان داده مي شود.
در يك اتم در حالت عادي پروتون ها هميشه با تعداد الكترون ها برابر است،در نتيجه، چون اتم در حالت عادي داراي دو نوع بار الكتريكي مثبت و منفي به مقدار مساوي است، اتم از نظر بارالكتريكي خنثي است.
اتم چگونه داراي بار الكتريكي مي شود:
الف) اگر از اتم، الكتروني جدا شود، چون تعداد پروتون هاي آن از تعداد الكترونهايش بيش تر مي شود. داراي بار الكتريكي مثبت مي شود.
ب) اگر تعدادي الكترون به يك اتم افزوده شود، چون تعداد الكترونهاي آن از تعداد پروتون هايش بيش تر مي شود. داراي بارالكتريكي منفي مي شود.
نكته: اگر جسمي بر اثر دادن يا گرفتن الكترون، بار الكتريكي پيدا كند مي توان نوشت: q=n.e
q = بارالكتريكي بر حسب كولن
n= تعداد الكترونهاي مبادله شده
e= باريك الكترون
مثال: براي آنكه در جسمي خنثي بار الكتريكي 4/6 ميكروكولن ( 6-10 × 4/6 كولن ) ایجاد شود، چه تعداد الكترون بايد از آن گرفته شود؟
q = ۶/۴ x ۱۰-۶ C
e = ۱/۶ x ۱۰-۱۹ C
n = ?
تعداد الكترونهايي كه بايد از اتم گرفته شود.
توجه: باردار شدن اتم ها فقط از طريق انتقال الكترون انجام مي شود و پروتون ها در اين كار نقشي ندارند، زيرا پروتون ها ذرات سنگيني هستند كه با نيروي بسيار زيادي در هسته ي اتم نگه داشته شده اند و نمي توان آن ها را به راحتي الكترون از اتم جدا كرد.
پايستگي بار الكتريكي:
مي دانيم كه براي بارداركردن يك جسم بايد تعدادي الكترون به آن بدهيم و يا از آن بگيريم. در اين مبادله ي الكترون ها، هيچ گاه الكتروني توليد نمي شود و يا از بين نمي رود بلكه الكترون ها تنها از جسمي به جسم ديگر منتقل مي شوند.
لذا با توجه به اينكه الكترون داراي مقدار معيني بار الكتريكي است، مي توان گفت:
"بار الكتريكي به وجود نمي آيد و از بين نمي رود، بلكه از جسمي به جسم ديگر منتقل مي شود."
اين اصل "پايستگي بار الكتريكي" ناميده مي شود.
مواد جامد را بر اساس رساناي الكتريكي آن به سه گروه رسانا، نيمه رسانا و نارسانا تقسيم بندي مي كنند.
1- در بعضي از مواد جامد الكترونهاي آخرين لايه هر اتم (الكترونهاي آزاد) مي توانند به آساني با گرفتن اندكي انرژي از اتم خود جدا شده و در داخل ماده جامد آزادانه جابه جا شوند. جابه جايي الكترون موجب رسانش الكتريكي ماده مي شود. اين گونه مواد را رساناي الكتريكي مي ناميم. جسم هايي مانند مس و ساير فلزات كه به علت داشتن الكترون آزاد، بار الكتريكي درون آن ها شارش مي كند رسانا مي نامند.
2- در مواد جامد ديگر، الكترون ها براي رها شدن از اتم يا مولكول خود، انرژي زيادي لازم دارند و چون معمولا اين انرژي را به دست نمي آورند نمي توانند آزادانه جابه جا شوند، اين گونه مواد را نارساناي الكتريكي (عايق يا دي الكتريك) مي نامند.
جسم هايي مانند ميله پلاستيكي و شيشه اي كه الكترون ها نمي توانند در آن ها آزادانه حركت كند و در نتيجه بار الكتريكي را از خود عبور نمي دهند، نارسانا مي نامند.
3- دسته ديگري از مواد وجود دارند كه در آن ها مقدار كمي الكترون به دليل ارتعاش هاي گرمايي يا عوامل ديگر، انرژي لازم براي رها شدن را به دست مي آورند و در رسانش الكتريكي شركت مي كنند. اين مواد را نيمه رسانا مي ناميم.
سيليسيوم وژرمانيوم از اين گروه مواد هستند. از نيم رسانا در ساختمان ديود، ترانزيستور و مدارهاي الكتريكي استفاده مي شود.
نكته: وقتي به يك جسم نارسانا بار التريكي داده مي شود، بار در محل داده شده بـه جـسـم باقي مي ماند و در جسم جابه جا نمي شود ولي وقتي به جسم رسانا بارالكتريكي داده مي شود آن بارالكتريكي در محل داده شده ساكن نمي ماند و در سطح خارجی جسم توزيع مي شود. در يك جسم رساناي باردار در مكان هاي برجسته و تيز, تجمع بار بيش تر از ساير نقاط است.
الكتروسكوپ، آشكار ساز الكتريكي:
الكتروسكوپ وسيله اي است داراي يك ورقه ي طلا يا آلومينيوم كه روي يك تيغه فلزي قرار دارد. تيغه فلزي به يك كلاهك رسانا متصل شده است كه مجموع كلاهك، تيغه ي فلزي و ورق طلا در يك قاب عايق دارد.
الكتروسكوپ در موارد زير مورد استفاده قرار مي گيرد:
1- آيا جسم داراي بار الكتريكي است؟
2- جسم چه نوع باري دارد؟
3-جسم رساناست يا نارسانا؟
1) تشخيص وجود بار در اجسام به وسيله الكتروسكوپ
جسم را به آرامي به كلاهك الكتروسكوپ بدون باري نزديك مي كنيم و نزديك كلاهك نگاه می داريم. اگر جسم داراي بار الكتريكي باشد،با نزديك كردن آن الكترونهاي آزاد الكتروسكوپ تحت تاثير نيروهاي رانش و ربايش آن جابه جا شده و ورقه ها بارهاي همنام پيدا مي كنند و از هم جدا مي شوند. در صورتيكه جسم بدون بار الكتريكي باشد در ورقه ها هيچ تغييري مشاهده نمي شود.
2) تعيين نوع بارالكتريكي جسم
اگر الكتروسكوپ داراي بارالكتريكي باشد، وقتي ميله اي با بارالكتريكي غير هم نام به كلاهك الكتروسكوپ نزديك كنيم، زاويه دو ورقه طلا كم مي شود و اگر ميله اي با بار الكتريكي هم نام به كلاهك الكتروسكوپ نزديك كنيم، زاويه دو ورق طلا زياد مي شود.
3)جسم رساناست يا نارسانا
براي آنكه تعيين كنيم جسم رساناست يا نارسانا، هرگاه آن را به كلاهك الكتروسكوپ باردار تماس دهيم، اگر جسم رسانا باشد، قسمتي از بارهاي الكتريكي الكتروسكوپ به جسم منتقل شده و فاصله، دو ورقه طلا از هم كم مي شود و اگر جسم نارسانا باشد، بارالكتريكي به جسم منتقل نشده و فاصله ي ورقه ها از هم تغييري نمي كند.
ايجاد باردر الكتروسكوپ:
1- ايجاد بار توسط تماس:
وقتي ميله اي باردار را به كلاهك الكتروسكوپ تماس مي دهيم، قسمتي از بارهاي الكتريكي به كلاهك دستگاه منتقل مي شود.
در اين صورت الكتروسكوپ داراي بارالكتريكي مي گردد و بارهاي الكتريكي در آن پخش مي شود و ورقه هاي طلا داراي بارهاي الكتريكي هم نام شده و يكديگر را دفع مي كنند و از هم دور مي شوند.
2- ايجاد بار توسط القاء:
اجسام رسانا در اثر مالش باردار مي شوند اما بار آن ها به راحتي مي تواند به دست ما انتقال يابد و در آن ها باقي نمي ماند.
معمولا در اجسام رسانا از روش القا استفاده مي شود. در اين روش يك جسم رسانا را بدون تماس با آن باردار مي كنيم.
باردار كردن دو كره رسانا از طريق القاء:
مراحل باردار كردن يك كره رسانا از طريق القا:
الف) با نزديك ميله پلاستيكي باردار الكترونهاي آزاد كره به سمت راست حركت كرده و در سمت چپ كره بار مثبت به وجود مي آيد.
ب) با تماس كره به زمين، الكترونهاي آزاد از كره به زمين جاري مي شوند و بارهاي مثبت به دليل جاذبه بارهاي منفي ميله پلاستيكي جابه جا نمي شوند.
پ) تماس كره با زمين قطع مي شود(در مجاورت ميله باردار)
ت) با دور كردن ميله پلاستيكي از كره بارهاي مثبت در سطح كره پخش مي شوند.
مراحل باردار كردن الكتروسكوپ به روش القاء:
آذرخش (صاعقه)، برقگير:
ابرها به علت مالش به هوا يا كوه هاي بلند و يا القاي الكتريكي، داراي بارمثبت و يا منفي مي شوند. در بيش تر موارد، قسمت رو به پايين ابر (نزديك زمين) داراي بارمنفي و قسمت بالاي آن داراي بار مثبت مي شود، اگر دو ابر چنان به هم نزديك شوند كه قسمت هايي از آن ها كه داراي بارهاي ناهمنام است، مجاور هم قرار گيرند، امكان دارد تخليه الكتريكي بين دو ابر صورت گيرد، كه معمولا با جرقه هاي بزرگ توليد گرما و صدا همراه است.
اين عمل را تخليه الكتريكي مي نامند.
به تخليه ي الكتريكي بين ابروزمين «آذرخش يا صاعقه» گفته مي شود.
برق گير يا رساناي آذرخش
آذرخش پديده ي بسيار خطرناكي است. زيرا در اثر شارش ناگهاني و بسيار عظيم بارالكتريكي انرژي زيادي را آزاد مي كند. اين پديده مي تواند به ساختمان ها و ... خسارت هاي جدي وارد سازد.
براي حفاظت ساختمان ها در برابر آذرخش، از وسيله اي به نام برق گير استفاده مي كنند.
برق گير كابل ضخيمي با نوك تيز است. قسمت نوك تيز برق گير را در بالاترين نقطه ي ساختمان نصب مي كنند و انتهاي كابل آن را در اعماق مربوط به زمين قرار مي دهند، تيزي نوك كابل سبب مي شود كه در صورت به وجود آمدن آذرخش، خسارتي به ساختمان وارد نشود.
رسوب دهنده ي الكتريكي
دودهاي سياه غليظ و گرد و غباري كه از دودكش كارخانه ها بالا مي روند را مي توان توسط رسوب دهنده ي الكتريكي از هوا جدا كرد و مانع ورود آن ها به هوا شد.
رسوب دهنده ي الكتريكي از توري فلزي نازكي با بارالكتريكي مثبت و دو تيغه فلزي كه به زمين متصل هستند تشكيل شده است. ذرات دود و گرد و غبار به هنگام عبور از ميان توري فلزي داراي بار مثبت مي شوند. ذره هاي دودباردار شده، از توري رانده مي شوند وروي تيغه ها رسوب مي كنند.به اين ترتيب از هوا جدا مي گردند، تيغه ها را گاه گاه بازدن ضربه مي تكانند تا دوباره آماده ی كار شوند.
|
همانطور که می دانیم:
جرم الکترون = 28-10 * 9.09
جرم پروتون = 24-10 * 1.6725
جرم نوترون = 24-10 * 1.67495
بار الکترون - است و پروتون + و نوترون نیز خنثی است.
همانطور که همیشه گفته شده، هسته ی یک اتم مجموعه ی پروتون ها و نوترون هاست.
حال نوترون ها که هیچ، ولی پروتون ها که با بار هم سان یکدیگر را دفع می کنند چطور می توانند در آن فضای کوچک هسته جمع شوند من می گویم که نوترون چیزی به جز الکترون و پروتون نیست و اساسا هر گاه الکترون و پروتون گرد هم آیند چیزی به نام نوترون ساخته میشود. یعنی یک بار منفی و یک مثبت، بار خنثی می دهند. گرچه این توضیح منطقی به نظر می رسد ولی مجموع جرم یک پروتون و یک الکترون 24-10 * 1.673409 است که با جرم یک نوترون(24-10 * 1.67495) متفاوت است. برای اینکه مجموع جرم پروتون و الکترون با یک نوترون برابر شود باید یک پروتون را با 2.695269527 الکترون (2.7 به طور تقریبی) جمع کرد، در حالی که تصور تعداد اعشاری از الکترون غیر ممکن است.
حال برای توجیح این وضعیت می توان فرض کرد که هر دو الکترون که کنار هم قرار می گیرند و با هم درگیر می شوند اجبارا بارشان مثبت می شود. یعنی مثل همان ریاضیات که منفی در منفی می شود مثبت، در اینجا نیز هر دو الکترونی که با هم درگیر می شوند (و نیرویی آن ها را به زور بر ضد نیروی دافعه بین آن ها با هم درگیر می کند) اجبارا بار مثبت تولید می کند. و اساسا می توان تصور کرد که پروتونی وجود ندارد، و پروتون مجموعی از تعداد زوج الکترون است. با محاسبه (جرم پروتون را به جرم الکترون تقسیم کنیم) در می یابیم که با این فرض هر پروتون باید از 1839.933993 الکترون تشکیل شده باشد، که من این عدد را 1840 فرض می کنم و اعشار عدد اصلی را ناشی از خطای محاسبه ی جرم الکترون و پروتون می دانم.
مسئله ای که ممکن است فکر شما را مشغول کرده باشد ممکن است این باشد که چرا این مقدار الکترون همیشه کنار هم قرار می گیرند و یک پروتون را تشکیل می دهند، چرا پروتون هایی با جرم کمتر و تعداد الکترون تشکیل دهنده ی کمتر(ولی زوج) نداریم. به نظر من شاید دلیلش پایداری شکل هندسی مربوطه با این تعداد از الکترون (فقط و فقط) است و یک حالت دیگر نیز وجود دارد که آن نیز نوترون است. یعنی تنها در این دو حالت (ژروتون و نوترون) الکترون ها شکلی پایدار به خود می گیرند.
n - p) / e = 2.695269527)
اختلاف جرم نوترون و ژروتون تقسیم بر جرم الکترون
در رابطه با این عدد چه؟ به نظر من، اگر تعداد زوج از الکترون ها در تشکیل یک نوترون نقش می داشت، دیگر آن نوترون باری مثبت میداشت و اگر تعداد فرد نقش می داشت نوترون باری منفی می داشت. پس لازم بود که تعدادی بین زوج و فرد باشد، یعنی x.5 (ایکس ممیز نیم). که عددی که ما بدست آوردیم x.69 تا حدودی با این متفاوت است. پس ایراد کجاست؟ حتی اگر جرم نوترون را نیز به جرم الکترون تقسیم کنیم، حاصل می شود 1842.629263 که با x.5 متفاوت است. حالات مختلف در توجیح این بحث:
1- x.5 با x.62 خیلی تفاوت ندارد و می توان آن را ناشی از خطا دانست
2- الکترون در حرکت جرمش با الکترون در سکون متفاوت است، پس این جرم از الکترون که شما با آن محاسبه می کنید، نادرست است
3- شکل قرار گیری الکترون ها در کنار هم (در تشکیل یک پروتون و یا نوترون) روی بار تاثیر می گذارد وحال چون بار را عددی صحیح فرض کرده اید پس جرم ها اعشاری بدست می آید
4- تئوری شما از پایه یک خیال بافی بچه گانه است
5- ....
برایم خیلی جالب است که بدانم نظر شما چیست. این بحث را رها نکنید و حتما در قسمت نطرات در بحث شرکت داشته باشید.
با اندازه گیری هایی که ارنست رادرفورد انجام داده بود، متوجه شد که جرم هسته اتم تقریبا دوبرابر تعداد پروتونها است . بدین ترتیب او پیش بینی کرد که ذره ای دیگر باید در هسته باشد تا این کمبود جرم را جبران کند .
در سال ۱۹۳۲ جیمز چدویک آزمایشی ترتیب داد . او بریلیم را با آلفا بمباران کرد و متوجه شد ذره ای با قدرت نفوذ بسیار بالا از هسته اتم بیرون می زند که در میدان مغناطیسی منحرف نمی شود . ابتدا فکر کرد باید اشعه X یا گاما باشد اما هنگامی که سرعت آن را اندازه گرفت متوجه شد سرعت این ذره یک دهم سرعت نور است . به همین دلیل این ذره را که جرم آن حدود جرم پروتون و بیشتر بود، بار الکتریکی نداشت و سرعت آن یک دهم سرعت نور بود نوترون نامید و آن را به هسته نسبت داد.

مطمئن ترین ابزار حقوق دیگران احترام به انسانیت است.
این روزا مراقب دشمنان بغل دستت نباش مراقب نزدیک ترین دشمن خودت یعنی زبانت باش
سلام بازم خوش اومدید به این وبلاگ فعال فردا دومین هفته است که میریم مدرسه خوبه یا بد؟؟؟به نظر من عالیه چرا؟؟؟چون معلمان درس هارو شروع میکنند بعد باید با علوم سروکله بزنید بعدشم باید جواب پرسش های داخل کتاب رو بدید خوب تعریف از خود نباشه ولی یکی باید جواب اونا رو بده پس برای این که بتوانید امتیاز یا نمره کامل رو به دست بیارید بشتابید به سوی
کاربرد علوم در زندگی
که بیشتر سوالات داخل کتاب علوم رو پاسسسسخ میده
نادان را از هر طرف نوشتم نادان بود
ن د انا
این وبلاگ فقط برای درس علووم ساخته نشده بلکه برای جملات آموزنده و کوتاه نیز ساخته شده است من در این بلاگ برایتان جملات زیبا که در زندگی به دردتان میخورد میگذارم اگر میخواهید از جدید ترین مطالب با خبر شوید عضضضضو شویییید
صبح اول صبح برای این که بدنمان آمادگی پیدا کند چه کاری انجام میدهیم معلومه ورزش میکنیم چرا ؟؟؟ اینو دیگه نمیگم جوابشو تو نظر ها بگذارییییید. منووون
سلام به شما اگر معلمان عزیز درس ها را شروع کنند مخصوصا درس علوم من به شما نکته های مهم درس را خواهم گفت و از چیزی دریغ نخواهم کرد البته لازم به ذکر است که من این مطالب را هر هفته شروع میکنیم به نوشتن ولی اگر میخواهید جدید ترین مطالب از طرف من به دست شما برسه عضو شوید بباااتشکر از شما و تمامی معلمان عزیز
خوب یک دلیل بیارید که از علوم بدتون میاد یا علوم کارببردی تو زندگی ما نداره البته باید بگم ایم طرز فکر شما واقعا غلطه ما تو زندگی هر چی که میبینیم حسش میکنیم یا میخوریم و بو میکنیم به علوم بستگی داره مثلا شما برای کمک کردن به مادر در پلو درست کرد پای گاز ما ایستید و میبینید که آب داخل قابلمه داره سر میره خوب اگه ما علوم نخونیم جواب این رو از کجا پیدا کنیم؟؟؟معلومه از کتاب علوم دلیلش رو فهمیدیم دلیلش اینه که به یک جسم گرما بدیم مولکول های اون به جنبش در میان یا مثلا وقتی که یک آهن زنگ میزنه کی دلیلش رو میدونه غیذ از کتاب علوم که بفهمیم اکسیژن و رطوبت این بلا رو سر آهن میاره یک کم دقت کنید از علوم خوشتون میاد
خیلی ها غصه می خورن که آ از یادآوری میاد تو امتحان یا نه حالا من روش بیشتر معلم هارو میگم آره در نهایت هم نه اگر آره نمرش در حد نیم نمرست یا شاید هم بست و پنج صدم ولی هر چی باشه از سال پیشه پارسال هم مثل امسال فقط گذشته نباید گفت که سال قبل بود عیبی نداره 0 هم شدیم ولی باید بهتون بگم اشتباه میکنید این سال قبل هستش که مهم هستش چون همه چی به هم وصل شده و هر چی به بالا بیاین آن مطالب پیچیده تر میشه